arrow_back Arino.com#

Arino.com#

more_vert
جوک🤣🤣 | 11:08 1399/07/18

رفتم اداره گفتم با آقای   حسینی کار داشتم، نبودش، پرسیدم کُجا هست ؟
یکی سر جاش نشسته بود
*گفت:عموش رحمت خدا رفته* 

پرسیدم پس آقای بهمنی؟
*گفت : داییش فوت کرده*

گفتم جناب محمدی کجاست ؟
*گفت:داداشش فوت کرده*

گفتم خانم یاوری کجاست ؟
*گفت : باباش فوت کرده*

گفتم استاد رحمانی پس کجاست ؟
*گفت : دامادش فوت کرده*

آقا سرتونه درد نیاروم،  
احوال هرکی را پرسیدم  ، یکیشون فوت کرده بود !!!!!!

آخرش فهمیدم همه با هم فامیلن و فقط یک نفر به رحمت خدا رفته.... 😂

ادارات فامیلی

جووووک 😁 | 11:00 1399/07/18

همسایمون رفته آلمان دیشب زنگ زد گفت گربه‌م چطوره ؟ گفتم والا مُرد
گفت داداش خبر بد رو اینجوری نمیدن که
 مثلا بگو داشت تو تراس بازی میکرد
فرداش هم میگفتی افتاده مُرده
گفتم ببخشید چشم
گفت خواهش میکنم حالا بابام چطوره ؟
گفتم داره تو بالکن بازی میکنه😁😁

 

‏آی فیلم سال به سال لحنش صمیمی تر میشه ! 


سالای پیش مینوشت : سریال مُختارنامه 


پارسال نوشت : مُختارنامه 


امسال نوشته : مُختار 


احتمالا سال بعد مینویسه : مُخی😐😂

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

جووووک 😁 | 10:39 1399/07/18

از یه اسب میپرسن چرا هر کس تورو میبینه سوارت میشه؟
اون اسب جواب نداد. سرشو انداخت پایین و هیچی نگفت.
میدونید چرا؟؟؟
چون اسبا نمیتونن حرف بزنن.
نه واقعا انتظار داشتین اسبها حرف هم بزنن؟🤣🤣🤣

جووووک 😁 | 13:03 1399/07/17

حیف که ثروت ندارم…

وگرنه مشتمو میکوبیدم به دیوار و میگفتم:

حاضرم همه ثروتم رو بدم فقط یه لحظه آرامش داشته باشم.

لامصب خیلی باکلاسه

                             _-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ 

ملت تو خونه شون میز بیلیارد و تردمیل و سونا و جکوزی دارن، اونوخت ما تنها امکانات ورزشی مون یک میله بارفیکس بود که اونم مامانم زده تو کمد روش لباس آویزون می کنه.

                            _-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

پدربه دختر:پاشو دخترم یه لیوان آب واسه بابا بیار

دختر:ول کن بابا دارم تلویزیون میبینم. حال ندارم

دختر کوچیکتر:بابا ولش کن این خیلی بی تربیته پاشو برو خودت بخور

برای منم بیار

                          _-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_

پست ‌ | 12:49 1399/07/17

بچه هااااااااااا

چرا جدیدا اینقدر بازدیدامون کم شده؟

مگه هر چقدر وب پیشرفت میکنه نباید بیشتر شه؟

اون اولا به هزار هم رسیده بودیم

حالا به زور تا 13 برسیم

کامنت هامون هم که هیچ😭😭😭

مگه میشه 

بجای اینکه بازدید هامون زیاد بشه کم شدن😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭ترسیده​​​​​​​😭😰😨😨

Music | 12:08 1399/07/17

سلاممممممممممممممممم

بچه ها آهنگ وب چطوره؟

آناهیتا درستش کرده😁😁😁😁

راجب آهنگ وب نظر بدین

تو پست بعدی برنامش رو معرفی میکنم

😁😁😁

نظر سنجی | 12:57 1399/07/16

بچه ها اومدم با یه نظرسنجی جالب

جواب ها را کامنت کنید

لایک یادتون نره😉😉

1_دوست داری چه پستی بیشتر بذاریم؟

2_ نظرت راجب وبلاگ چیه؟

3_از کدوم پست بیشتر خوشت اومده؟

4_دوست داری یه بیوگرافی مختصر از نویسنده هامون داشته باشی؟

جواب ها تون رو کامنت کنید😊😊

فعلا بای👋👋

Serial | 13:47 1399/07/07

خب دوستان اومدم با یه سریال جذاب

 

خلاصه:پدر و مادر دیپر پاینز و میبل پاینز تصمیم میگیرند برای تابستان فرزندان خود را به شهری به نام آبشار جاذبه که عموی انها یعنی استنلی پاینز در آن زندگی میکند بفرستند.و اما داستان از اینجا شروع میشود که دیپر با اتفاقات عجیبی در این شهر مواجه میشود و متوجه جریاناتی میشود.در همین حال میبل به دلیل اجتماعی بودنش دوستان زیادی پیدا میکند.محوریت داستان بر اساس داستان اصلی،یعنی اتفاقات عجیبی که در سریال پیش می اید پایه گذاری شده است.در قسمت ۱۸ فصل اول سریال موجودی مثلثی شکل به اسم بیل سایفر وارد داستان میشود که همه چیز را میداند و قدرت بی نهایت دارد. او موجودی بسیار مرموز است و درواقع از قسمت اول سریال به طرز مخفیانه فعالیت میکرده.در فصل 2 قسمت 10 استن فورد پاینز(عموی دیپر و میبل)از دروازه میان بعدی بعد از چند سال بیرون می آید و در قسمت اخر سریال درحالی که دروازه ای به سوی جهان بیل سایفر باز میشود،بیل دوستانش را فرا میخواند و قصد نابودی جهان را دارد.دیپر و میبل و اهالی دیگر شهر با کمک یکدیگر شهر را نجات میدهند و فصل دوم سریال تمام میشود.

بکوب رو ادامه مطلب👇👇

expand_less